search icon
ارسال به
...
مادربزرگت رو از این‌جا ببر (مجموعه داستان)
مادربزرگت رو از این‌جا ببر (مجموعه داستان)

مادربزرگت رو از این‌جا ببر (مجموعه داستان)

شناسه72652
شابک9786002292858
انتشاراتنشر چشمه
سال انتشار1397
نوبت چاپ7
نويسندهدیوید سداریس
مترجمپیمان خاکسار
قطعرقعی
زبانفارسی
جلدشومیز
تعداد صفحات152

درباره این مورد

تمام بعدازظهر پشت میز یایا می‌نشستیم و گوشت‌اپز ریش ریش با پای اسفناج می‌خوردیم. مزه غذا جوری بود که انگار مدت‌ها پیش پخته شده بود و و بعد در 1 چمدان خیس و بد بو قرار گرفته بود تا جا بیفتد. غذاهایش را در چاشنی‌های عجیب و لزج می‌خواباند و به جای دیک و قابلمه در کتری‌های سیاه جادوگران می‌پختشان. وقتی غذا را می‌کشید نسخه‌ای حماسی از دعای پیش‌ از غذا را اجرا می‌کرد. ترکیبی از یونانی و انگلیسی دست و پا شکسته همراه با تکان های شدید دست که بیشتر به نفرین شباهت داشت تا دعا. مادرم بشقابش را می‌زد کنار و می‌گفت نمی‌خواهد ورد بخونه، بهش بگو بچه ها به محض این‌که سیر بشن غیب می‌شم. اغلب از سر میز بلند می‌شد و تا تمام شدن غذایمان در ماشین منتظر می‌ماند. یایا لیوان لیموناد زنجیبیلی‌اش را بالا می‌آورد و می‌گفت: دختره رفت، خوب‌شد، حالا می‌خوریم غذا...
54,000 تومان